استاد عشق!

اگر روزی از تو پرسیدند دلداده که بود؟

و خواستی از من چیزی بگویی،

بگو نمیدانم زن بود یا مرد...!!

گاهی چون دخترک های بهانه گیر ، گریه میکرد،

اما مردانه پای عشق من ماند...

بگو نمیدانم اهل کجا بود

نام شهرش معلوم بود اما ....

دلش چون آواره ها دنبال من میگشت...

بگو نمیدانم شاد بود یا غمگین

همیشه از غم مینوشت اما...

تا من لبخند میزدم ،

مثل دیوانه ها قهقهه اش به آسمان میرفت

بگو من از دلداده چیزی نمیدانم جز اینکه

قلبش به اندازه ی یک شیشه ی خالی ارزش نداشت

بارها شکست و شکست و شکست...




بازدید : 218
[ چهارشنبه 29 بهمن 1393 ] [ 18:22 ] [ نویسنده : دلداده‍... ] | نظرات (0)
نظر بدهید
کد امنیتی رفرش



.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • بیدخت